نظریه های مهم درباره قشربندی اجتماعی
 
پایگاه جامعه شناسی ايران
 
 

 

                مقدمه

مردم در مناسـبات متقـابل خود با دیگران ، آنان را از نظر پایگـاه اجـتماعی در موقـعـیت های بالا و یا پایین طبقه بندی می کنند، به همین لحاظ جامعه دارای بخـش های متفـاوت و متشکل از قـشـرهای گوناگون می شود که با نظام سـلسله مـراتبی مو جود مطابقـت دارد.آن هایی که توانا و قـدرتمـنـد هـسـتند در لایه بالای جـامعه و دیگـران در لایه هـای پایین قرار می گیرند، قـشربندی اجتماعی نیز از کـنـش مـتقابل میان افراد جامعه به وجـود می آیـد .زمانی که افـراد جـامعه طی مدتی طولانی با هـم کـنـش متقابل داشـته باشـند، تمایـل دارند که افـراد و گروه هایی که با هم تفـاوت دارند را  با یکـدیگر مقایسه و رتبه بندی کنند، از اینجـاست که بحـث از قـشـربـندی اجـتماعی، عـلل و عوامل موثر بر آن و قشربندی اجتماعی در جـوامع به میان می آید که این مقاله درصدد بررسی مطالعه نظریات مهم پیرامون آن از دیدگاه  های مختلف می باشد.

بیان مسئله

قشربندی اجتماعی[1] مفهوم جامعه شناختی عامی است که بیانگر سلسله مراتب اجتماعی در نطام ها و ساخت های مختلف اجتماعی در جامعه می باشد.اصطلاح قشربندی از زمین شناسی گرفته شده و عبارت است از دسته بندی ترتیبی انسان ها   بر اساس تمایزات در وضعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا رتبه بندی افراد بر اساس مجموعه ی کیفیت های  مطلوبی که این افراد به طور مشترک دارا هستند.                                                                                                                   

    لنسکی[2] (1966) معتقد است که اصطلاح قشربندی برای سازمان بندی نابرابری در جامعه به کار می رود.پارسونز[3] (1951) قشربندی اجتماعی را عبارت از طبقه بندی افرادی که نظام اجتماعی معینی تشکیل می داند و  همیلیتون[4] (1987) قشربندی  اجتماعی را عبارت از گروه بندی ترتیبی انسان ها بر پایه تفاوت ها در وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی   می داند و همچنین تروزی(1971) قشربندی اجتماعی را عبارت از نا برابری در توزیع حقوق ( منظور حقی که افراد دارند) و امتیازات ، تکالیف، مسئولیت ها، مرتبه ها ، محرومیت ها، قدرت اجتماعی و نفوذ میان اعضاء جامعه می داند.  بنابراین قشر بندی اجتماعی بر تقسیم جامعه به طبقاتی که افراد آن دسترسی نابرابر به فرصت ها و پاداش های اجتماعی دارند دلالت می کند، افرادی که دررده های بالا هستند از مزایایی که برای دیگر اعضای جامعه و افرادی که در رد ه های پایین هستند، وجود ندارد استفاده می کنند.

   

   نظریه های مهم درباره قشربندی اجتماعی                                                                                            

 در مورد قشربندی نظریه های مختلفی توسط صاحب نظرانی که دارای دیدگاه هایمتفادتی هستند، ارائه شدهکه در این بخش فقط به بررسی آراء  و عقاید تعدادی از آنان پرداخته می شود.

 

افلاطون[5]

افلاطون از اولین اندیشمندانی است که با مطرح کردن مدینه فاضله تلاش دارد تا برابری ها جامعه را برطرف و عدالت اجتماعی را برپا کند.او معتقد است که برای استقرار عدالت در جامعه بایستی  یا فیلسوف حاکم شود یا حاکم فیلسوف  شود

 او مدینه فاضله را یک جامعه طبقاتی می داند که از سه طبقه اصلی، فرمانروایان، نگهبانان تشکیل شده که طبقه بندی فرمانروایان خود به دو گروه رهبران و غیر رهبران تقسیم می گردد، که هر کدام از این طبقات و گرو ه ها دارای کارکرد و خصلت های معین  می باشد.( روحانی ،1355، ص413)                                                                                 

افلاطون معتقد است چون انسان ها دارای استعدادهای  متفاوتند ، بنابراین هر کدام از انسان ها بر اساس طبیعت شان در طبقه مخصوص به خود جای می گیرند.(ادیبی، 1354، ص 93)                                                                                    

افلاطون    بر صفات ارثی و استعداد تکیه زیادی داشت ، اما منکر توانایی و لیاقت افراد که باعث تغییر طبقه آنان می گردید، نبود.

او جامعه ای به شدت قـشـربندی شده را پیشـنهاد می کرد، که درآن وظـیفه اصلی زمامـداران تأمین برابری فرصت هـا برای هـمه

افراد جامعه، محو کامل ، مالکیت خصوصی و تلاش بی دریغ در راه خیر عمومی است. ( تامین ، 1373، ص 2)

   ارسطو[6]

ارسطو نیز یکی از فلاسفه بزرگ معتقد است :« در هر جامعه سه دسته مردم وجود دارد: آنان که بسیار توانگرند،  و آنان که بسیار فقیرند و آنان که میان این دو گروهند. ( عنایت ، 1358، ص 179) از نظر او بهترین دسته، همان دسته ایست که در میان قرار دارد و بهترین حالت زندگی را، حالت اعتدال و میانه روی می داند، ارسطو همانند افلاطون تاکید دارد که وجود طبقات برای جامعه امری ضروری است و لازمه شکل گیری جامعه را تقسیم مردم به طبقات و تقسیم اموال می داند. او همچنین نابرابری های جوامع را به استعداد های افراد وابسته می داند و اعتقاد دارد که طبیعت یکی را فرمانروا و دیگری را فرمانبردار می سازد و او به این صورت نابرابری های اجتماعی را توجیه می کند.

بارون دو منتسکیو[7]

منتسکیو تعادل اجتماعی، را فقط بر بنیاد الگوی جامعه ای اشرافی در نظر می گیرد. به عقیده او حکومت های خوب حکومت هایی معتدلند و حکومت ها در صورتی می توانند معتدل باشند که قدرت، بازدارنده قدرت شود یا اینکه هیچ یک از اعضای جامعه ترس از دیگران نداشته باشد.

منتسکیو در کتاب « روح القوانین» در مورد علت نابرابری و به وجود آمدن بردگی در قسمتی آن را ناشی از تأثیرات آب و هوا می داند و در بخش دیگر از کتاب آن را ناشی از قوانین نادرست اجتماعی می داند. ( منتسکیو، 1370، 493)

از دیدگاه منتسکیو چند چیز بر انسان ما حکومت می کند ، آب و هوا مذهب، قوانین، اصول حکومت، سرمشق های گذشته، رسوم و آداب، به این صورت که یک روح کل ساخته می شود که زاییده ی عوامل مذکور می باشد. در هرجامعه ای هر کدام از عوامل بیشتر قدرت پیدا کند، علل دیگر تابع آن می شوند.

از نظر منتسکیو چند چیز بر انسان ما حکومت می کند، آب و هوا، مذهب، قوانین ، اصل حکومت ، سرمشق های گذشته، رسوم و آداب، به این صورت که یک روح کل ساخته می شود که زاییده ی عوامل مذکور می باشد. در هر جامعه ی ای هر کدام از عوامل پیشرفت قدرت پیدا کند، علل دیگر تابع آن می شوند.

از نظر منتسکیو در هر دوره ای علتی معین بر ملتی تسلط یافته و در رفتار یک اجتماع تأثیر می گذارد و یک نظام اجتماعی  پایدار

 

نمی ماند مگر احساس عاطفی متناسب با آن در نزد افراد جامعه وجود داشته باشد.

به طور خلاصه منتسکیو نابرابری را ناشی از جامعه دانسته  و معتقد است  تا آنجا که امکان دارد بایستی آن را کاهش داد.او همچنین عقیده دارد که نابرابری اجتماعی همیشه وجود داشته و حکومت همواره در دست صاحبان امتیاز بوده است.

کارل مارکس[8]

در بین متفکران اجتماعی هیچ اندیشمندی به اندازه مارکس به مبارزه میان طبقات اجتماعی و اقتصادی متخاصم به عنوان عامل اصلی و مسلط در تعیین جامعه بها نداده است.

به نظر مارکس طبقه اجتماعی بر مبنای موقعیت ها و وظایف گوناگونی که افراد در ساختار تولید جامعه دارند شکل می گیرد.دو عامل اصلی در تشکیل طبقه اجتماعی دخالت دارند، شیوه تولید کشاورزی ، پیشه وری صنعتی و مناسبات تولید.همین عامل دوم است که لایه های عمده مشاغل را در ساختار اقتصادی جامعه ایجاد می کند( تامین[9]، 1373، ص 7)

براساس نظریه مارکسینی علت وجود طبقات اجتماعی ریشه در سازماندهی تولید دارد و ساختمان طبقاتی جامعه که از طبقات حاکم و محکوم تشکیل می شود، بر همین اساس شکل می گیرد ودرگیری بین این طبقات تعیین کننده روابط اجتماعی انسان ها می باشد.

از نظر مارکس در جوامع سرمایه داری، یک گروهی از مردم ( طبقه بوزژوا یا سرمایه دار)، کارخانجات، بانکها را مالک

می شوند.در صورتی که دیگران(پرولتاریا) حق انتخاب ندارند اما با کار کردن برای سرمایه داران در مقابل یک دستمزد جزئی ارزش واقعی آن چه در بخش کار تولید شده است را تصاحب می کند و در همه این جوامع طبقه ای که مالک وسایل تولید است به وسیله استثمار کار طبقه ای که هیچ مالکیتی ندارد رشد می کند وثروتمند می شود.( کبرو[10]، 1983، ص5)

نتیجه اینکه مارکس وجود شرایط مشترک و شناسایی منافع مشترک را فقط پایه های ضروری نه کافی برای توسعه اجتماعی می داند و عوامل مختلفی در ساخت زیر بنا ( مانند نحوه زندگی، فرآیندهای آموزشی و ....) باعث ایجاد نابرابری های اولیه ناشی از تفاوت در مالکیت را زیاد می کند و همین امر زمینه برای شروع به مبارزه و تغییر در جامعه می گردد.

ماکس و بر[11]

تأکید اصلی  وبر در کارش روی قشربندی در جوامع بشری بوده ، او مطرح می کند که سه نوع موقعیت افراد ممکن است که انتظار داشته باشند در نوع ارتباطات خود با دیگر افراد جامعه کسب کنند.

 وبر معتقد بود که قشربندی اجتماعی مبتنی بر سه عامل اصلی و اساسی می باشد که این سه عامل تا حدودی مستقل از یکدیگر تغییر می کنند.عامل اول، قدرت می باشد که براساس دسترسی نابرابر به منابع مادی پدیدار می شود ، برای مثال فردی چیزی دارد که شما به آن نیاز دارید، او در یک موقعیت قدرت بالاتر از شما قرار دارد. که  وبر به این مورد  بعنوانقدرت طبقه اشاره می کند. عامل دوم، قدرت می تواند  یک  کارکرد  پایگاه و اعتبار اجتماعی برای فرد داشته باشد ، اگر شما فردی را در طبقه بالا ببینید یا باور کنید که آن فرد در بعضی از جنبه های اجتماعی  از شما برتر می باشد، بنابراین شما احتمالاً به خواسته ها و فرامین آن فرد احترام       می گذارید . وبر این را بعنوان قدرت اجتماعی مطرح می کند . قدرت تجربه شده به وسیله گروه های منزلت همچنین به عنوان  طبقات پیشنهاد شده است. عامل سوم ، یک گروه ممکن است بر دیگران از طریق کار گزاری دولتی، هم به وسیله کنترل مستقیم آن یا به وسیله نفوذ آنهایی که آن را کنترل می کنند تسلط یابند.  وبر  تاکید می کند ، دولت تنها نهادی است که در جوامع مدرن ادعا می کند که می تواند کارهایی را به مردم تحمیل کرده که انجام دهند. اگر من مالیات هایم را نپردازم یا بچه هایم را به مدرسه نفرستم ، یا کوشش کنم آن چه را دولت راز می پندارد، انتشار دهم پس می تواند من را به زندان بفرستد  وبر این را اجبار قانونی می داند که به عنوان قدرت سیاسی عمل شده توسط احزاب  سیاسی  مطرح می کند . ( کبرو، 1983، ص 20)

 

 

 

به طور خلاصه وبر در جامعه سه نوع پایگاه اجتماعی تشخیص می دهد که بر اساس درجه آگاهی به وحدت و به اهداف جمعی آن از هم متمایز می شوند ، علاوه بر این سه مبنا از لحاظ صفات اختصاصی و خاستگاه اجتماعی از یکدیگر متفاوت می باشند.طبقات اجتماعی بر پایه واقعیت اقتصادی تشکیل شده اند.گروههای منزلت  بر مبنای اعتبار ومنزلت و احزاب بر اساس قدرت شکل می گیرند که امکان عضویت یک شخص در هر سه پایگاه همزمان وجود دارد و نتیجه آن یک سو بودن طبقه ، موقعیت و منزلت حزب است. سه عامل دارایی ، قدرت و منزلت اجتماعی به علت توزیع نابرابر، اساس قشربندی اجتماعی در جوامع مدرن محسوب می شوند.

لوید وارنر1

وارنراز جمله جامعه شناسان آمریکایی است که در مطالعات خود ساختار و کارکردهای اجتماعی شهر « نیوبری  پورت»2 را در شمال شرقی ایالات متحده آمریکا تحلیل کرد. که این مطالعه به عنوان یک الگویی تجربی برای جامعه شناسان آمریکایی برای مطالعه قشربندی اجتماعی شده است.

وارنر با اقتدا به ماکس وبر برای گروه پایگاه اجتماعی اهمیت زیادی قائل است. می خواهد طرز شکل بندی اجتماعات آمریکای شمالی را بر حسب هویت واقعی یا فرضی موقعیت اجتماعی بفهمد. (تامین، 1373، ص 13)

وارنر معتقد است که عوامل اقتصادی در زندگی اجتماعی تاثیر زیادی نداشته و آن را عامل فرعی در توجیه های خود از طبقه به کار برده است. او با تاکید بر عامل حیثیت و احترام به عنوان زمینه اصلی در ساخت طبقاتی به نظر می رسد که بیش از حد تحت تاثیر عامل ذهنی قرار گرفته باشد.به هر حال وارنر از اولین جامعه شناسان امریکایی بود که در بررسی قشربندی اجتماعی توجه دیگر جامعه شناسان را به اهمیت معیارهای شهرت جلب کرد.

دیویس و مور3

دیویس و مور نظام نابرابری های طبقاتی را در تمام جوامع بشری مبتنی بر ضرورت فونکسیونل دانسته و آن را از مقتضیات هر نظام اجتماعی می پندارند، نظریه آنها درباره قشربندی اجتماعی در جهت فونکسیونالیستی است  و بر اهمیت کارکردی ارزش در وحدت اجتماعی تاکید دارند.آنان نظریه قشربندی را به حالت انتزاعی فرمول بندی کرده اند و آن را به عنوان صورت  اساسی سازمان اجتماعی به حساب می آورند.

دیویس و مور معتقد ند که قشربندی اجتماعی از نظر کار کردی برای وجود اجتماع لازم است. آنها عقیده دارند که جامعه باید هم افراد خود را در موقعیت های اجتماعی توزیع کند و به انجام وظایف آنان کمک کند، هم خواسته های افراد را برای کسب این موقعیت ها و به انجام رساندن وظایف محوله آنان تشویق کند. آنها بیان می کنند که موقعیت های اجتماعی در یک جامعه  برابر نیستند و بنابراین افراد بر اساس استعدادها و میزان توانایی شان در این موقعیت ها قرار می گیرند .( ادیبی، 1354، ص 150)

به نظر دیویس و مور میزان اهمیتی که در هر جامعه برای یکی از کارکردهای عمده مانند مذهب، دولت، ثروت، اموال و شغل قائل می شوند شکل ویژه نظام قشربندی اجتماعی آن جامعه را معین می سازد.از این رو در هر اجتماعی که یکی از این فونکسیون ها حائز اهمیت خاص و اسا[12]سی شود، مقام ها و موقعیت های وابسته به آن نیز دارای قدرت و منزلت برتر از مقام ها ی دیگر می شود.

( اشرف، 1346، ص 72)

برای مثال در جوامعی که دین ارزش برتر دارد، همه وظایف اجتماعی ناشی از آن دارای اهمیت بالاتری هستند، در چنین شرایطی کارکردهای دین قدرت بسیار دارند.

 

 

دارندرف[13]

دارندرف  تلاش می کند با انتخاب آن چه در آرائ مارکس مفید است و عناصر سودبخش دیدگاه کار کرد گرایی، ساختاری ترکیب کند.او مانند مارکس معتقد است که تضاد، نیروی ضروری  برای تغییرات اجتماعی می باشد و در عین حال، عامل مهمی برای ایجاد انسجام و اتحاد اجتماعی است. چون که یکی از کارکردهای آن حل مسائل  و مشکلات جدید بوده  و نتایج مثبتی برای جامعه دارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


ارسال شده در تاریخ : شنبه 5 آذر 1390برچسب:, :: 3:18 :: توسط : احسان

درباره وبلاگ
به وبلاگ جامعه شناسي ايران خوش آمدید اين پايگاه سعي در گرد آوري مقاله ها و شناسايي نظريات نوين يا فرا مدرن دارد اميدوارم شما در جهت نيل به اهداف اين پايگاه به ما بپيونديد، مدير وبلاگ قدم شما انديشمندان را ارج مينهد
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پایگاه جامعه شناسی و آدرس enr.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 6451
تعداد مطالب : 3
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1